English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (6288 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ontogenesis U پدیدایی فردی
ontogeny U پدیدایی فردی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
genesis U پدیدایی
sociogenesis U پدیدایی اجتماعی
psychogenesis U پدیدایی روانی
plylogeny U پدیدایی نوعی
phylogenesis U پدیدایی نوعی
biogenesis U پدیدایی زیستی
subjective U فردی
individual U فردی
individuals U فردی
individual responsibility U مسئوولیت فردی
hexastich U قطعه شش فردی
idiosyncrasy U خصیصه فردی
idiosyncrasies U خصیصه فردی
libertarians U طرفدارازادی فردی
libertarian U طرفدارازادی فردی
interpersonal U میان فردی
individual differences U تفاوتهای فردی
individual ownership U مالکیت فردی
individualization U فردی ساختن
Every individual in the society should . . . U هر فردی درجامعه با ید ...
single entry U حسابداری فردی
personalism U فلسفه فردی
personal right U حقوق فردی
personal tempo U اهنگ فردی
personal pace U اهنگ فردی
ontogency U تکوین فردی
intrapersonal U درون فردی
intraindividual U درون فردی
interindividual U میان فردی
patterns U خصوصیات فردی
interpersonal coherence U انسجام بین فردی
pattern U خصوصیات فردی
individuality U وجود فردی
individualism U اصول استقلال فردی
pinning U عدد شناسایی فردی
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
interpersonal conflict U تعارض میان فردی
autecology U بوم شناسی فردی
pin U عدد شناسایی فردی
pinned U عدد شناسایی فردی
personal data sheet U برگه اطلاعات فردی
individual demand schedule U جدول تقاضای فردی
patterns U الگو صفات فردی
aptitude test U ازمون قابلیت فردی
aptitude tests U ازمون قابلیت فردی
unit U نفر عدد فردی
units U نفر عدد فردی
pattern U الگو صفات فردی
personal distribution U توزیع درامد فردی
depersonalization U توجه نکردن به هویت فردی
streaky U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streakier U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individuals U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
streakiest U دارای اخلاق وخصوصیات فردی
individual U اختصاصی فردی یک نفر سرباز
IRA U مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
individualism U اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
individualized U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualising U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualize U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
miscegenation U ازدواج سفید پوست با فردی ازنژاد دیگر
individualizes U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualised U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
individualizing U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
individualises U منفرد ذکر کردن بصورت فردی در اوردن
security specialist U فردی که مسئول امنیت فیزیکی مرکز کامپیوتر است
libertarian U طرفدارآزادی [جدا از حکم دولت] فردی [فلسفه] [سیاست]
accommodation bill U براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
to walk on eggshells <idiom> U در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
squeezer U فردی که مداری را در شکل اصلی برگ ان طرح ریزی کند
sysop U فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
mauls U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
maul U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauling U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
mauled U روش قدیمی جلوگیری از کسب امتیاز با دفاع فردی یاگروهی
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
hacker U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
hackers U فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
individualism U اعتقاد به اینکه حقیقت ازجوهرهای منفردی تشکیل یافته است خصوصیات فردی
odd U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
oddest U سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
parol arrest U جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
endorser U پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
dediction of way U هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
bill of rights U منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
Recent search history Forum search
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1wife is life life is knife knife kill the life
1erase your personal
2procuring activity
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com